مقالات علمی

آلاینده ها و سموم موجود در خوراک حیوانات (بخش دوم)

آلاینده ها و سموم موجود در خوراک حیوانات

توکسین های گیاهی :

بسیاری از ترکیبات گیاهی به طور بالقوه می توانند اثرات نامطلوبی برتولید حیوانات اهلی ( دام وطیور ) داشته باشند در واقع این ترکیبات در بسیاری از مواد علوفه ای و دانه ای که در تغذیه حیوانات به کار می روند حضور دارند. غلظت معمول یکسری از سموم گیاهی مهم در جدول شماره ی ۴ ارئه شده است.

توکسین های گیاهی به ۲ گروه حساس به حرارت و مقاوم در برابر حرارت تقسیم می شوند. گروه حساس به حرارت شامل موادی می شود که نسبت به فرآیندهای حرارتی استاندارد در طی فرآوری محصولات حساس می باشند مانند لکتین، ممانعت کننده های پروتئیناز و ترکیبات سیانوژنیک. ازگروه مقاوم به حرارت می توان به پروتئین های آنی ژنیک ,تانن های فشرده، آلکالوئیدهای کوینولیزیدین، گلوکوزاینولات ها، گاسپیول، ساپونین ها، اسید های آمینه ی غیر پروتئینی،  S-methylcysteine sulphoxide، میموزین و استروژن های گیاهی اشاره کرد.

آقای Dmello در سال ۲۰۰۰ در مقاله ای به طور مفصل در مورد این ترکیبات ضد تغذیه ای صحبت کرده اند، اما نکات برجسته همیشه ارزش تکرار را دارند:

Plant toxins: sources and concentrations

Typical concentrationsPrincipal sourcesToxin
۷۳ units/mg proteinJackbeanLectins
۴۰-۳۲۰ units/mgWinged bean
۵۹ units/mg proteinLima beans
۸۸ units/mgSoybeanTrypsin inhibitors
SoybeanAntigenic proteins
۱۸۶ mg HCN/kgCassava rootCyanogens
۶۵ g/kgAcacia spp.Condensed tannins
۳۰-۴۰ g/kgLotus spp.
۱۰-۲۰ g/kgLupinQuinolizidine Alkaloids
۱۰۰ mmol/kgRapeseedGlusosinolates
۰٫۶-۱۲ g/kg (free)CottonseedGossypol
Brachiaria decumbens; Panicum spp.Saponins (steroidal)
۴۰-۶۰ g/kgKaleS-methyl cysteine sulphoxide
۱۴۵ g/kg (seed)Leucaena leucocephalaMimosine
Clover; lucerne; soybeanPhyto-oestrogens
Source: Compiled from D’Mello, 1995.
 

لکتین ها:

لکتین ها پروتئین هایی با قابلیت صدمه زدن به لایه ی میکاسای روده می باشند. برعکس بیشتر پروتئین های موجود در خوراک، لکتین ها نسبت به هضم شدن بسیار مقاوم هستند و در حیواناتی که جیره ی آن ها حاوی دانه ی برخی لگوم ها باشد اغلب بخش عمده ی لکتین خورده شده به صورت دست نخورده در مدفوع قابل بازیافت می باشد. یک مثال مهم از لکتین هایی که دارای خواص بالقوه ی ضد تغذیه ای وسمی می باشد، concanavalin A  است که یک ترکیب موجود در jack been  ( نوعی لوبیا) می باشد.

لکتین ها همچنین در دیگر لگوم ها شامل wingead bean  و سویا نیز وجود دارند. کانکاوالینA سبب افزایش ریزش غشاء براش بردرها و کاهش ارتفاع ویلی ها می شود، که نتیجتاً موجب کاهش سطح جذب در روده ی باریک می گردد.

دیگر لیکتین ها ممکن است توسط اِئوزینوفیل ها و لیمفوسیت ها در lamina properia روده فیلتر شوند. اثرات کلی لکتین ها شامل کاهش در جذب مواد مغذی می شود ، اما ممکن است سیستم ایمنی را نیز مختل کنند .

ممانعت کننده های پروتئینازها:

یکی از نمونه های معمول فاکتورهای ضد تغذیه ای حساس به حرارت، ممانعت کننده های پروتئینازها می باشند. این ممانعت کننده ها یک رده ی منحصر به فرد از پروتئین ها را تشکیل می دهند، که دارای توانایی واکنش بسیار اختصاصی با تعدادی از آنزیم های پروتئولایتیک در ترشحات دستگاه گوارش حیوانات می باشند. ممانعت کننده های تریپسین موجود در دانه‌ی سویا در حال حاضر به خوبی شناخته شده اند و یک عامل تعیین کننده در ارزیابی ارزش تغذیه ای آن به شمار می روند.

ممانعت کننده های پروتئیناز همچنین در دیگر دانه های لگوم ها مانند  باقلا، لوبیای بالدار، لوبیای سودانی و لوبیای چشم بلبلی نیز وجود دارند. اثرات این مواد ضد تغذیه ای شامل کاهش درهضم پروتئین ها و از دست دادن اسید های آمینه ی اندوژنوس می شود که در مجموع منجر به اختلال در عملکرد می گردند.

پروتئین های آنتی ژنیک:

برخی پروتئین های ذخیره ای معین که در دانه های بقولات حضور دارند، دارای قابلیت عبور از سد سلول های لایه ی اپیتلیال لایه ی Mucosa در روده ی کوچک می باشند و پس از عبور از این لایه ی سلولی اثرات منفی خود را بر عملکرد سیستم ایمنی حیوانات پرورشی برجای می گذارند.

در مورد دانه ی سویا، پروتئین های آنتی ژنیک شناسایی شده عبارتند از گلایسینین و Beta-conglycinin.. از مشخصه های پروتئین های آنتی ژنیک، مقاومت آن ها در برابر دناتوره شدن در اثر فرآیندهای حرارتی متداول و مقاومت در برابر تجزیه ی آنزیمی در دستگاه گوارش پستانداران می باشد.

 مهم ترین و قابل توجه ترین عوارض پروتیین های آنتی ژنیک در زمینه بروز سندرم حساسیت بیش از حد سیستم ایمنی قابل تصور است.

بروز این سندرم اغلب در شرایطی رخ می دهد که دانه سویای حرارت دیده به به بچه خوک ها و یا گوساله های حساس (دارای زمینه مساعد برای بروز حساسیت) خورانده شود. عامل حساسیت زا سبب بروز واکنش گسترده ی حسساسیتی(آلرژیک)، هم به صورت  سیستمیک و هم به صورت موضعی به همراه آسیب شدید روده ای می گردد. عوارض ناشی از بروز این واکنش های حساسیتی شامل جابه جایی غیر طبیعی مواد گوارشی در طول لوله گوارش، اختلال در جذب مواد مغذی و مستعد شدن برای ابتلا به اسهال می باشند.

ترکیبات سیانوژنیک:

ترکیبات سیانوژنیک (تولید کننده یون سیانید) به طور گسترده و به شکل های بسیار متنوعی در گیاهان مشاهده می شوند. در سورگوم و کاساوا٬ ترکیبات سیانوژنیک غالب به ترتیب عبارتند از دهورین و لینامارین. لینامارین همچنین در بذر کتان نیز دیده می شود.

ترکیبات سیانوژنیک در واقع گلوکوزوئیدهایی هستند که وقتی وارد دستگاه گوارش می شوند٬ در اثر تجزیه شدن٬ به راحتی یون سیانید HCN تولید می کنند و این یون (سیانید) سبب  بروز اختلال در سیستم عصبی مرکزی٬ نقص در تنفس و ایست قلبی می گردد.

شاید یکی از دلایلی که پودر فرآوری نشده ی ریشه کاساوا نسبت به پودر فرآوری شده دارای میزان انژی قابل متابولیسم پایین تری برای طیور است٬ حضور همین ترکیبات سیانوژنیک می باشد.

تانن های متراکم:

تانن ها به گروهی از ترکیبات فنولی که وزن مولکولی آن ها بالاتر از۵۰۰ دالتون می باشد٬ تعلق دارند.

تانن های متراکم یک زیر گروه از این مولکول ها (تانن ها) هستند و در علوفه و دانه ی گیاهان لگومینوزه به طور گسترده ای دیده می شوند و همچنین در گیاه سورگوم نیز دیده می شوند. گاو و گوسفند نسبت به تانن های متراکم حساس هستند، در حالی  که بزها نسبت به مصرف تانن های متراکم مقاوم تر می باشند.

عوارض نامطلوب ناشی از مصرف تانن های متراکم در گوسفند زمانی نمایان می شود که بخش عمده ی جیره ی این حیوان از گیاهان تانن داری مانند کُنار و یا لگوم هایی که در مرتع می رویند مانند گونه های مختلف آکاسیا تشکیل شده باشد.

با این وجود٬ حضور تانن های متراکم در سطوح متعادل (حدود۳۰ تا ۴۰ گرم در هر کیلوگرم ماده ی خشک علوفه ی لگومینوزه) ممکن است اثرات مثبتی مانند افزایش میزان پروتیین عبوری از شکمبه به شیردان و کاهش خطر بروز نفخ را برای گاوها درپی داشته باشد.

همچنین گزارش شده است که مصرف تانن های متراکم در سطوح بالاتر (۱۰۰تا۱۲۰گرم در کیلوگرم ماده ی خشک علوفه های لگومینوزه) می توانند سبب کاهش در بروز بیماری های انگلی مربوط به دستگاه گوارش در بره ها شود.

آلکالوییدهای کوئینولیزیدین:

الکالوییدهای کوئینولیزیدین٬ در نوعی گیاه از خانواده لگومینوزه به نام لوپین دیده می شوند و شامل لوپینین٬ آسپارتئین و لوپانین می باشند. ارقام تلخ مزه ی لوپین حاوی سطوح بالاتری از آلکالوییدها هستند (آلکالویید تام) و به دلیل اینکه سبب کاهش مصرف خوراک می شوند برای استفاده به عنوان خوراک دام مناسب نیستند. بعلاوه، اگر گاو های آبستن انواع شناخته شده ای از لوپین ها را مصرف کنند٬ ممکن است گوساله هایی با چندین نا هنجاری مادرزادی را به دنیا اورند.

گلوکوزاینولات ها:

گلوکوزاینولات ها٬ گلوکوزوئید هایی هستند که در علوفه های متعلق به خانواده ی شب بو مانند کلم از اهمیت ویژه ای برخوردار دارند. حذف گلوکز از گلوکزاینولات ها به وسیله ی آنزیم های گیاهی و یا آنزیم های میکروبی (آنزیم میروسیناز)، منجر می شود به رها شدن طیف وسیعی از ترکیباتی که وقتی مورد تجزیه بیشتر قرار می گیرند، تعدادی متابولیت سمی را تولید می کنند.

متداول ترین ترکیباتی که در اثر تجزیه ی مشتقات گلوکوزاینولات ها تولید می شوند ایزوتیوسیانات ها و نیتریل ها هستند٬ اما بسته به شرایطی مانند PH٬ دما و غلظت کاتیون های فلزی، شماری از متابولیت های دیگر نیز ممکن است تولید شوند.

این ترکیبات به ویژه در دام های غیر نشخوارکننده و تک معده ای ها٬ ممکن است عوارضی از قبیل آسیب به اندام های داخلی، بروز گواتر و کمبود ید و کاهش مصرف خوراک را به دنبال داشته باشند.

گاسیپول:

رنگدانه ی گاسیپول در بذر پنبه (تخم پنبه) چه به صورت آزاد و چه به صورت باند شده وجود دارد. در دانه ی کامل و فرآیند نشده٬ گاسیپول عموما به فرم آزاد وجود دارد٬ اما در اثر فرآوری کردن تخم پنبه به منظور غیر فعال کردن گاسیپول موجود  در آن٬ ممکن است مقادیر متفاوتی از گاسیپول موجود با پروتیین ها باند شود. گاسیپول ازاد یک عامل مسمومیت زا است و سبب آسیب به اندام ها٬ نارسایی قلبی و مرگ می شود.

تغذیه ی جوانه ها (گاو های نر) با کنجاله ی تخم پنبه می تواند سبب افزایش تولید اسپرم های غیر طبیعی و از طرف دیگر کاهش کل میزان تولید اسپرم گردد.

ساپونین ها:

ساپونین ها به دو گروه تقسیم می شوند: ساپونین های استروئیدی که تحت عنوان گلوکوزیدها و در گیاهان مرتعی مشخص مانند انواع گو نه های ارزان و نوعی گیاه گرامینه بومی آفریقا دیده می شوند و در چاودار نیز حضور دارند و ساپو نین های  تری تریپنوئیدی که در سویا  و یونجه مشاهده می شوند. بسیاری از موارد بروز حساسیت به نور (سوختگی های پوستی همراه با ریزش مو که ناشی  از حساسیت به اشعه ماوراء بنفش خورشید  است) در گوسفند، که ناشی از نقص کبد هستند٬ به مصرف گیاهان علوفه ای حاوی ساپونین های استروئیدی نسبت داده می شود. در عوض ساپونین های تری ترپنوئیدی موجود در یونجه٬ تجزیه ی پروتئین های خوراک را در شکمبه کاهش می دهند.

اسیدهای آمینه:

طیف گسترده ای از اسیدهای آمینه ی غیر پروتئینی (فاقد کد زیستی) چه در برگ و چه در بذر گیاهان دیده می شوند.

علوفه و ریشه ی گیاهان خانواده ی براسیکاسه (شب بو) حاوی اس-متیل سیستئین سولفوکساید(SMCO) هستند، در حالی که اسیدهای آمینه ی آروماتیک مانند میموزین٬ در برگ و دانه ی لگوم های مناطق گرمسیری مانند گیاه Leucaena Leucocephala  دیده می شوند.

خوراندن آزاد و بدون محدودیت علوفه ی گیاهان خانواده ی شب بو٬ مانند کلزا٬ کلم و…

به نشخوارکنندگان موجب وارد آمدن آسیب به اندام های داخلی به همراه بروز کم خونی ناشی از تجزیه شدن ترکیب هِم موجود در هموگلوبین می شود که این موضوع را به مصرف Mco ها نسبت می دهند.

خوراندن علوفه ی لوکانا (که حاوی اسید آمینه ی میموزین است) به صورت ناگهانی و بدون آداپتاسیون به گوسفند، سبب ریزش پشم٬ کاهش مصرف خوراک و مرگ می شود. علائم مسمومیت ناشی از مصرف لوکانا در گاو شامل ریختن موهای بدن٬ترشح بزاق بیش از حد٬ بی حالی٬ از دست دادن وزن و بزرگ شدن تیروئید می باشد.

استروژن های گیاهی:

 استروژن های گیاهی شامل طیف وسیعی از ترکیبات ایزوفلاونوئید می باشند که غالبا در علوفه و دانه ی گیاهان متعلق به خانواده لگومینوزه (مانند یونجه٬شبدر و سویا) دیده می شوند. در گیاه شبدر مهم ترین استروژن گیاهی که دیده می شود، فورمونونتین نام دارد.

فیتواستروژن ها در شکمبه به صورت فعالانه ای مورد متابولیسم قرار می گیرند و ترکیباتی از آن ها تولید می شود که از لحاظ عملکرد زیست شناختی بسیار متفاوت و متنوع هستند.

فورمونونتین در شکمبه به یک ترکیب استروژنیک بسیار فعال تری تبدیل می شود. دانشمندان استروژن های گیاهی را با بیماری موسوم به «بیماری شبدر» که در گوسفند بروز می کند و علائم آن شامل تخمک گذاری پایین و نرخ پایین موفقیت در لقاح است مرتبط می دانند.

دانه ی علف های هرز:

آلودگی خوراک دام و طیور و آبزیان با بذور علف های هرز یک مشکل بزرگ در سراسر دنیاست. تاثیر نامطلوب وجود دانه ی علف های هرز در خوراک از دو عامل ناشی می شود: یکی وجود مواد سمی در آن ها و دیگری اینکه سبب رقیق شدن جیره و کاهش تراکم مواد مغذی در آن می گردند.

توکسین های موجود در این دانه ها شامل بسیاری از مواردی می شوند که در این مقاله ذکر شد٬ بویژه آلکالوئیدها، ساپونین٬ اسیدهای آمینه و ممانعت کننده های پروتئینازها.

نمونه هایی از برخی از دانه های علف های هرز که در کشورهای  مختلف قوانینی برای کنترل میزان آن ها در خوراک دام و طیور و آبزیان وجود دارد عبارتند از: بذر تاتوره٬ بذرماشک٬ بذرکرچک٬ بذرنخود شنی(نیام رنگی) و بذر نخود شنی مکرانی.

نتیجه گیری

درپایان از آنچه گفته شد می توانیم نتیجه بگیریم که همواره موادی برای آلوده کردن خوراک های دام و طیور در نقاط مختلف دنیا وجود دارند و گاهاً این آلودگی ها چه از یک جنس و چه از انواع متفاوت، می توانند در یک ماده خوراکی واحد به طور همزمان ظهور پیدا کنند که این موضوع را پیچیده تر می سازد.

اگر بازدهی دام ها را مد نظر قرار ندهیم، این سموم به صورت تجمعی عمل کرده و می توانند زمینه ساز بسیاری از ناهنجاریها ی شناخته شده و ناشناخته در انسان های مصرف کننده باشند.

بنابراین نیاز به تحقیقات بیشتر و موشکافانه تری برای شناسایی عوامل مسمومیت زا، مکانیسم عمل آن ها و نحوه ی خنثی سازی آن ها وجود دارد.

همچنین در کوتاه مدت استفاده از توکسین بایندرهایی که بتوانند طیف وسیعی از مواد ضد تغذیه ای را خنثی نمایند نیز می تواند مفید باشد.

در حال حاضر توکسین بایندرهایی که بتوانند این طیف وسیع را پوشش دهند وجود ندارد و اغلب این ترکیبات به جذب چند مورد خاص از مایکوتوکسین ها محدود می شوند.

با امید به اینکه مطالب ارائه شده در بخش های اول و دوم این بحث مفید واقع شده باشد و موضوعات مطرح شده در این بحث حساسیت لازم برای پیگیری اینگونه عوامل ضد تغذیه ای و کاهش اثرات مضر آن ها را در مخاطبان گرامی ایجاد نموده باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *